- شاعران
- سیدمحمد طباطبایی
- دفتر شعر دیوان اشعار
- شعر خاطرات کودکی | سیدمحمد طباطبایی | شعر ایران
سیدمحمد طباطبایی
آخرین اشعار
دفاتر شعر
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
پربازدیدترین اشعار
خاطرات کودکی
کودکی هایم ، ابرهای سفید
رفته با باد ، رفته تا آن دور
سایهء ابرهای سرخ و کبود
بازی رنگ و ابر، بازی نور
رقص مهتاب روی آبِ حوض
ماهیان را به رقص آورده
گربهء ملوس همسایه
روی دیوار دم علم کرده
رهگذر توی کوچهء بغلی
زیر لب با خودش غزل می خواند
نعل کفشش به سنگ می سایید
گاه گه در مسیر خود می ماند
آسمان پر ستاره و زیبا
یک ستاره نشانهء من بود
هر شب از چشمک ستاره من
آسمان شبم چه روشن بود
ناگهان یک شهاب شعله کشان
خطی از نور در افق پرداخت
پدرم گفت : یک فرشتهء نور
سوی شیطان و دیو تیر انداخت
نورِ فانوسِ بادبادک ها
سینه کش تا به ماه بالا بود
پشّه بَندِ سفید توری تخت
مأمَنِ امن خواب و رویا بود
کاسه و کوزهء سفالی آب
لاجوردی و سبز و آبی بود
نیمه شب جرعه ای ازآب خُنک
رفع کابوس ، تا بخوابی بود
غرّش رعد در دلِ شب ها
نالهء دیوهای قصّهء ما
نورِ بَرقِ جهیدهء از ابر
تیرهای پری قصّهء ما
قطره های درشتی از باران
ناگهانی به نیمه شب می زد
خیس می کرد رختخواب و لحاف
خواب شیرینِ ما به هم می زد
عطر شب بو و نرگس و نارنج
زیرِ هَشتی خانه پیچیده
روی تختِ کنارِ آبی حوض
یک سبد سیب روی هم چیده
سقف توفال و بوی کاهگل و خاک
با صدای کلاغ روی درخت
در نسیم خنک به وقت اذان
مادرم شسته بود طشتی رَخت
بوی نان بود و آشِ داغ و پنیر
سفرهء ترمهء پر از بشقاب
چای داغ از سماور جوشان
قرص نانی و کوزه ای پر آب
وه چه خوش بود روزگار قدیم
روی کرسی سماور و سینی
چَک چَکِ چلچله به فصل بهار
توت و کشمش ، نبات و شیرینی
سوسن خاطرات سبزِ مرا
غرشِ رود زندگانی برد
قصّه های قشنگ مادر را
در شبی سرد گرگ قصّه بخورد
بازی کودکی ما گمشد
خَر پلیس و الک دولک چل سنگ
سینه های که پر شد از غصه
نیست حتّی جهان به ما یک رنگ
سیدمحمدطباطبایی
کاربرانی که این شعر را خواندند
امیر عاجلو (06 /03/ 1399) | سعید اعظامی (06 /03/ 1399) | سیدمحمد طباطبایی (06 /03/ 1399) | ابراهیم حاج محمدی (06 /03/ 1399) | مسعود مدهوش (06 /03/ 1399) | معین حجت (07 /03/ 1399) | ولی اله بایبوردی (07 /03/ 1399) | محمد مولوی (07 /03/ 1399) | محمد رضا درویش زاده (07 /03/ 1399) | محمد علی رضا پور (07 /03/ 1399) | جمشید اسماعیلی (07 /03/ 1399) | علی معصومی (08 /03/ 1399) | عباس ذوالفقاری (09 /03/ 1399) | مینا یارعلی زاده (10 /03/ 1399) | آرزو بیرانوند (27 /06/ 1402) |
رای برای این شعر
نظر 19
-
-
سیدمحمد طباطبایی 07 خرداد 1399 21:09
درود بر حضرت عاجلوی نازنین و فرزانه
سپاسگزارم از بذل محبت و ابراز لطف آن برادر گرانسنگ فرهیخته ام
باقی بقایتان
-
-
-
سیدمحمد طباطبایی 07 خرداد 1399 21:11
درود بر دوست جوان و شاعر نازنینم جناب اعظامی عزیزم
بزرگواری دوست عزیزم از لطف و محبتتان سپاسگزارم
برقرار باشید
-
-
مسعود مدهوش 06 خرداد 1399 23:31
درود بر استاد غزل ایران،شاعر معاصر نازنین
به به چه زیبا و آموختنی گرانقدر ،خسته نباشید
بتابید به شعر و فرهنگ ایران زمین-
سیدمحمد طباطبایی 07 خرداد 1399 21:14
درود بر نازنین دوست گرانقدرم جناب مدهوش عزیز
سپاسگزارم گرانمایه دوست که همیشه به مهر می خوانید
باقی بقای دوست
-
-
معین حجت 07 خرداد 1399 09:39
به به ، واقعا چه خوش بود روزگار قدیم ، خصوصا آن بوی جادویی که وقت آب پاشیدن بر روی کاهگل به هوا بر می خواست ....
آه ...واقعا چی شد ؟
چرا شما هر بار حسرتی شیرین را در دل ما زنده میکنید استاد ؟ ای به فدای کلام شیرینتان ...
شعر زیبا و جاودانی شعریست که مخاطب را همچون این سروده ی زیبا به فکر فرو برد...
خدا حفظتان کند-
سیدمحمد طباطبایی 07 خرداد 1399 21:19
درود و ارادتم به محضرتان استاد حجت عزیز و نازنینم
حضرت دوست ، پیرانه سریم و به خاطرات دلخوش ، ذهنی که در خیال گذشته بلولد ، یادگاری گذشته را می جوید ،
همواره شادکام و خوشدل و تندرست باشید و دلتان بی غم باد
که هیچ نعمتی برتر از تندرستی و آرامش نیست
باقی بقای حضرت دوست
-
-
ولی اله بایبوردی 07 خرداد 1399 10:31
بازگویی خاطرات خوش به یاد ماندنی دوران کودکی....
هر چند قیاس با حال ....
تفاوت از زمین تا آسمان....
صمیمیّت دیروزی را ندارد.
سلام و درودها
مهر آفرین استاد ارجمند جناب طباطبایی عزیز
-
سیدمحمد طباطبایی 07 خرداد 1399 21:51
درود بر حضرت استاد عارف جناب بایبوردی عزیز و نازنین
سپاسگزارم حضرت دوست که با حضور پر مهرتان همیشه موجب مباهات حقیر می گردید
باقی بقایتان
-
-
-
سیدمحمد طباطبایی 07 خرداد 1399 21:54
درود بر جناب درویش نازنینم
هزاران درود بر شما دوست گرانسنگم
باقی بقایتان
-
-
-
سیدمحمد طباطبایی 07 خرداد 1399 21:56
درود و ارادت حضرت رضاپور عزیزم
سپاسگزارم مهربان که خواندید و به مهربانی تفقد فرمودید
باقی بقای دوست
-
-
جمشید اسماعیلی 07 خرداد 1399 19:50
استاد طباطبایی
ما نسل گذار هستیم
از سنت به مدرنیته
بعد قرنها ما اولین نسلی هستیم که
با طبیعت بکر و زیبای زندگی خداحافظی می کند
وشما چه زیب سرودید
وه چه خوش بود روزگار قدیم
روی کرسی سماور و سینی
چَک چَکِ چلچله به فصل بهار
توت و کشمش ، نبات و شیرینی-
سیدمحمد طباطبایی 07 خرداد 1399 22:10
درود بر استاد اسماعیلی ارجمند و گرانسنگم
سپاس گزارم از حضور گرم و پر مهرتان
بله دوست گرانمهرم ، نسلی که روانش اندروای مانده و بین برزخ و دوزخ معلق و پا در هواست
حسرت دوران خوش گذشته و سختی تحمل کراهت و خشونت و چهره کریه زیست بوم حالیه ، نه راه پسی است و نه پروای پیشی ، از بازی چوب و چرخ و الک دولک و پرورش کرم ابریشم در جعبه کفش تا اکس باکس و اینستاگرام و توییتر راهی دراز در وادی تحیر و حسرت و حیرانی ، و گذار از هزاران نامهربانی در یک سیکل عادی از چرخه زندگی انسانی که شاید در ظرف هزاره هم به سختی بگنجد ، و این نامی جز تقدیر و جبر ندارد
جبر عالم را بجز تمکین نباشد چاره ای
اختیاری نیست ما را با چنین پتیاره ای
س-م-ط
بداهه ای پیشکش
باقی بقای دوست
-
بازدید ویژه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
bahram ehsani
در27 /02/ 1394 -
فاضله هاشمی
در27 /02/ 1397 -
سیده فریبا سیدموسوی
در27 /02/ 1355 -
طاها پرکی
در27 /02/ 1378 -
Sarina Salarian
در27 /02/ 1383 -
علی آهنگر
در27 /02/ 1383
نقد 1
آرزو بیرانوند 27 شهریور 1402 05:32
چه چهارپاره زیبایی