گذشتم، پل برای اشتباهات مدامت شد
از اوّل رفتنت معنای سرد هر سلامت شد

از این سرمای لبهایت لبم خشکیده از لبخند
جهانم زهر مارم شد جهان شیرین به کامت شد

قصور از تو ، گذشت از من ، شده تکرار در تکرار...

می نشینم پیش رویش صحبت از یک ماه نیست
سال ها دوری کشیدم در دلم یک آه نیست

می شوم ساحل برایش در شب تاریک و سرد
ماه وقتی با دلِ دریا ئی اش همراه نیست

بی خود از خودجان به چشمش دادم و شد قاتلم
عاقل...

ندیدی ! چشمه بودم برلب جانم رسیدم
رهایم کن که بگریزم به عصیانم رسیدم

مسلمانی ؟! اگر رسم مسلمان بودن اینست
بسی شادم شدم کافر به ایمانم رسیدم

ستاره بودم اما روز و شب هایم سیاهست
پراز شوقم اگر چه ...

دل بندد و در مقابل بگذر از بیگانه ها
باز دستِ رد بزن بر سینه ها و شانه ها

بَرده ی پیراهن و زیبایی ات گر دیگریست
می کشد پای تو را آهسته در ویرانه ها

با دعا گیرم نیامد دست تو و بعد از این
می برم د...

با قدم هایت قرار آورده ای! ویهان، عزیزم
روی لب باغ انار آورده ای! ویهان ، عزیزم

آمدی بعد از زمستان مثل یک گنجشک کوچک
جشن و شادی با بهار آورده ای ! ویهان، عزیزم

با لبانت بر لب مامان و بابا، بی ن...