- شاعران
- محمدحسین خدیوزاده
آخرین اشعار
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
بیوگرافی محمدحسین خدیوزاده
جنسیت | مرد |
تاریخ تولد | - |
کشور | ایران |
شهر | مشهد |
بیوگرافی | - |
به مجنون گفت پیری صبحگاهی
که ای افتاده در دام تباهی
مگر لیلی چه دارد ای سیه روی
که میگردی به دنبالش به هر کوی
تو از لیلی ندیدی دلنوازی
چرا اینگونه در سوز و گدازی
در اینجا هست صد لیلای دیگر
برو اندر پی...
گفتند خدیوزاده ما ممتازیم
از گفته ی دوستان به خود مینازیم
خاشاک به پای شاخه ی گل بودیم
باد آمد و دیدیم که در پروازیم...
فرصت دگر نیست
تا وقت باقیست
باید کشید عکسی که در این سینه پنهان
ماندی به دوران
باید که نقش موج دریا را کشیدن
وآنگه نشستن
در خود طپیدن
در سینه دریائیست
که امواجش نهفته
در انتظار نعره ی طوفان شنیدن
هر ...
ساکت و صامت همچو پاره ی سنگ
در لب پرتگاه بنشسته
پیش رویم عمیق گودالی
زیر پا تخته سنگ بشکسته
دور و نزدیک را نظاره کنان
لیک ساکت، چو کوه خاموشم
جز هیاهوی باد چیز دگر
آشنا نیست هیچ با گوشم
روح من در درون...
کو کوزه گری تا گل ما کوزه کند
در گردن آن عقیق و فیروزه کند
آنگاه از آن کوزه خورد آب حیات
یادی ز خدیوزاده هر روزه کند...