فراموشم شد از پیری تمام آرزوهایم
ولیکن باز هم در آرزویت راه پیمایم
چنان از روی عادت میکنم پرواز در کویت
که گویی صورت خوب تو باشد در تماشایم
فراموشی ندارد خواستن اما توانستن
ز جانم میبرد بیرون دگر شوق تمنایم
چنان عشق تو را دارم بسر در عالم پیری
که جز این آرزویی نیست می گویی به دنیایم
به غیر از خاطرت در خاطرم چیزی نمی گنجد
بدون خاطرت معنا ندارد صبح فردایم
جهانی را دگر از یاد بردم در تمنایت
فقط عشق تو بر جا مانده جای خون به رگ هایم
نماز عشق میخوانم خدیوی زاده در پایش
که تا با عشق یارم در قیامت خیزم از جایم
تیرماه ۱۴۰۰
تولد ۸۰ سالگی شاعر
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 06 تیر 1400 22:44
.مانا باشید و شاعر
علی مزینانی عسکری 07 تیر 1400 06:23
سلام و عرض ادب
ان شاءالله همیشه سالم و در پناه حق باشید
تولدتان مبارک استاد