درآیِنه ی باطن
تصویر جهان پیداست
تصویراگرزیباست
آیینه ی دل زیباست
درآینه ی پرزنگار
تصویرچه ناپیداست
هرنقشی که می بینیم
زنگار درون ماست
...

مهربانو مادر فرخنده رای
دختری داشت نیک نهاد ونیک رای
روزی از روزهای خوب ودلپذیر
هر دو رفتند نزد بزاز، مردپیر
پارچه ای زیبا ز جنس پرنیان
در نگاه مهربانو شد عیان
برق شادی در دل مادر تپید
چند ذرعی از آن ...

غنچه درخواب ناز فرورفته
برگ شبنم به روی گل جسته
گل وغنچه باتبسمی زیبا
چشم به راه صبح صادق فردا
سبزه ها غرق رازونیاز
قاصدک رو به شادی درپرواز
آن طرف تر کنارحصار
تک درختی باشکوفه های انار
همنوا گشته با ...

روزی از روزهای خوب در کهکشان
اون بالاها وسط هفت آسمان
یکی روح باصفا وومهربان
به فرشته داد پیغام ونشان
که پری جان بیا چندلحظه کنارمن بمان
قصه ی زمین ودنیا را برای من بخوان
پری آمد نزد روح مهربان
گفت د...

دراین صبح دل انگیزبهاری
زیرسقف آسمان صاف وآبی
می تراودحس خوب تازگی
بردل صحراطبیعت پرزشورزندگی
پیش پای هردرختی
فرش سبزی ازچمنزاربهاری
برسرشاخ درختان
چارقدصورتی رنگی
می وزدگاهی نسیمی
می نوازدنغمه ی شا...