ای شیخ بگو با من و تاشا بکنم
کاری که تو پنهان و من افشا بکنم
واعظ برو بالای منابر بشکن
آن تابو که من یعمل و عِشّا بکنم





با احترام
تقدیم به نگاه پرمهرتان
رامین خزائی...

رقاصه ی من این قَلَمَم بود عزیز
سیمین تَنِ زرّین صَنَمَم بود عزیز
گلها تو بچیدی قَلَمَم را بشکست
اما اَلَمَش بر عَدَمَم بود عزیز








با احترام
تقدیم به نگاه پرمهرتان
به مناسبت بزرگداشت روزقلم
رامی...

آن شب به نگاهی تو خرابم کردی. نه؟!
اشاره به آن جام شرابم کردی. نه؟!
گفتی دَرِ مستی گشا رامین مَنگیم
رفتی و تو دانی که کبابم کردی. نه؟!








تقدیم به نگاه پرمهرتان
با احترام
رامین خزائی

...

آن لحن خشن، وهن منافات من است
و ان فال خرافات، اضافات من است
من تکیه به آن خرقه ی سالوس بلا و . . .
او هم کف و سوتش به مکافات من است








تقدیم به نگاه پرمهرتان
با احترام
رامین خزائی
...

من همه شب گرد مه آن رخ زیبای تو
من به تمنا، درِ آن خانه ی ماوای تو
من به تو و تو روی کنی بر دگری
من همه دم طالب آن روی پریزای تو




تقدیم به نگاه پرمهرتان
با احترام
رامین خزائی...