یادش بخیر ,چه عاشقی ها کردیم
بی منت و بی خیال ,چه ارزوها کردیم
هیچ راز مگو نماند میان من وتو
هیچ می کده ای نبود ,بدون من وتو
یادش بخیر, که میز میچیدی
با طعم شراب در هم میپیچیدی
یادش بخیر انهمه زیبایی...

فکر کردم تو یک معجزه هستی!
در تاریکی, تو صبح روشن هستی
افسوس که تو سراب بودی جانا
نابودی عشق, برای تو بی معنا
پس هر چه در این میانه ما بشنیدیم
از عشق توو و, مرد منی در دنیا
هر جز به جز عاشقت هستم ها
ب...

ان پل که خراب کرده ام پشت سرم !
پشتم به تو گرم بود ای تاج سرم
از گرمیه ما, تو گرمتر هم دیده ای؟
بی بحث و جدل, مهربانتر دیده ای؟...

ملیح تر از ملیح بود با ما
عاشق تر از او ندیده ام اینجا
اما کنون برده از یاد ما را
مائیم و خلوت و خاطرات او اینجا