چاقو اگر از دسته بنالد
بریده شود یا که نماند
تیزی اگر از نقطه گذر کرد
چون می گذرد نقطه بماند
.
سیده مریم جعفری...

عجب شراب آور
.
پیاله ی من و یارم عجب شراب آور
دو قصه می زند از آن ز دل خطاب آور
بگو دلیل من و تو ز عشق مستأصل
ولی من و سکناتم نشد عتاب آور
خلیل بتکده از بت عجب فضایل داشت
که بزم ساقی و محفل ن...

هر جا که رد خون بود
نشات ز یک ستم بود
آری به خون نوشتند
مردان که حق علم بود
.
سیده مریم جعفری
(در مقام شهیدان)

.
سفید،ساده برقصد میان ز شطرنجی
گلی چو سرو نمایش دو مکتب از گنجی
بهار طاقت دل را دلیل متقن گفت
گرفت پای محبت که چیده نارنجی
غزل گرفته تماشا،ز قصه از جامی
قلم،شعور مربی نوشته از رنجی
نظیر آینه...

لب بر لب سودا منه آزرده ترینم
ای ماه مگو چون که بر آورده ترینم
ترسم ز تو از عشق گل و آینه ها نیست
باور که ز اندوه تو پژمرده ترینم
سوی گل و بستان منه پای از قدمی تو
چون از همه اجلاس نماینده ترین...