به اتش می کشد چشم توشاعرهای عاشق را
به رقص آورده اندام دلارایت خلایق را

برایم بی توساعت سالها بگذشت میدانی؟
بیاوبانگاهت غرق شادی کن دقایق را

بیا باهم به شبهای پرازمهتاب برگردیم
دلم کرده هوای خاطرات ...

             

جزتوهرگزنشدم عاشق وشیدای کسی
نیست درباغ دلم رویش رویای کسی

هیچ کس مثل تواسطوره زیبایی نیست
چشمم اینگونه نشدمحوتماشای کسی

 توکه  تسخیر نمودی به نگاهی  دل من
نکند باز شود بر دل تو پای ...

 
            
سلطان قلبم وبودی و شعرم همیشه
درباغ عشقت کرددل یک عمر ریشه

من بودم ودلشوره های باغبانی
دست تبرساز توبود وتیغ وتیشه

مرز میان مهر ونفرت ها فروریخت
هرگز نباشدعشق بین سنگ وشیشه

من بیشه ...

     مرجع عشق
گیسوانت شب یلداولبت چون رطب است
بی توهرکوچه رگ باز گرفتار تب است
                    
روز آخرشده هنگام  اذان است بیا
  بالبت روزه گشودن عملی مستحب  است

گوش کن این خبرازمرجع عشق آمده ا...

              دشوارها
درعشق توپیموده ام دشوارهارا
هموارسازم سختی دیدارهارا

یک واحدازاوارگی راپاس کردم
باورنکردی برسرم اوارهارا

این بار گفتم با غزل درد دلم را
ازمن گرفتی فرصت گفتارهارا

درلشگر مژگان ...