این خط خطی اصـلاً برای جــرزِ دیوار
اصــلاً شبیـهِ شــیء کهنـه کنــجِ انبـــار
.
یـا ســـوژهء معمـولیِ اخبـــار...شـــایـد
شکــلِ نـواری تویِ ضبــط و رویِ تکرار
.
هرطور میخواهی قضاوت کن مهم نیست
رَد د...

پشــتِ ویتــرینِ مغــازه ایستـــادم ناگهان...
رد شود با یارِ خود ، من را نبیند بی گمان
.
بــاز تنهــا در خیـابــانِ غـــروبِ لحظـه هــا
آتشِ سیگــار و حسرت در دلم تا بی کران
.
قولِ ماندن داد و اینکه ت...

شب های من چِرت و شبیه حصرِ اجباری
هم بندی ام گوشی شد و تا صبح بیـداری
.
درد و‌ دلم بــا آینه هــم کـه جزایش شـد
خیــره شـدن در چهره ام تـا مـرزِ بیـمــاری
.
هی با خودم گفتم که فردا بهترین هستم
فردا ک...

قسـم بـه زمـزمـهء دختـری پری سیما
میـانِ کـوچــهء تاریــک، یـکّه و تنـــها
.
تمامِ سهـمِ من از رفتنت شده کابـوس
همیـن خیـالِ پریشـانِ سـردِ رعـد آسـا
.
قـرار بـود کمـی هم بـه فکر من باشی
نـه اینکـه رد...

نگاهِ مست و پرشورت دلم را سحر و افسون کرد
کمــانِ نــازِ اَبـرویـت مــرا حیــران و مجنون کرد
.
مـِی از لعــلِ لـبـت نوشـــم به شیـرینیِ شهـدِ گل
لبـانِ گــرم و پرخـونت وجــودم را دگـرگـون کرد
.
خـرام...