سه گلشنی اجتماعی به نام سخن های آتشین
"دل، سخن های آتشین دارد. دارد از عمقِ درد می سوزد/
نه فقط بانوانِ دل آذر که دلِ هرچه مرد می سوزد/"
کاش! می شد نَدید جامعه را؛ هرکسی هم به...

«دانشگاه آزاد» در قالب غزل
دانشگهی آزاد شد. جیب کسان، آباد شد
هِی شعبه زد. هِی شعبه زد.از قید و بند آزاد شد

با شعبه‌هایی آن چنان، بُرده ز دانش‌ها امان
هِی پشت هم آباد شد.هِی پشت هم، دل، شاد...

سه گلشن- کارتن خواب جان!
کارتن خواب! زود باش بیا/ اهل صید و صعود باش بیا/
باز، کفشی جدید آوردم/ و پتو هم رسید، آوردم/
شب یلدا، مبارکت باشد/ ...

ترانه، خانه ندارد. بخوان ترانه سرا! بخوان ترانه ی این دخترِ بدونِ سرا
ترانه، خانه ندارد. چه کار باید کرد؟ دلی شبانه ندارد. چه کار باید کرد؟
شبانه، جوجه ی ن...

شعری اجتماعی در قالب نوین سروش، تقدیم به دولتمردان سنگین وزن ساکن شمال پایتخت
درد دندان، فتاده در جانم/
یک به یک، خُرد گشته دندانم/
بیمه نه؛ پول نه؛ چه حیران ام!/
نه وزیرم؛ نه از عزیزان ام/
خاک ب...