چرا حرف راست تلخ است؟؟
چرا دروغ موجب شکوفایی امروز است
چرا واضح نمی‌توانیم سخن بگوییم
چرا اینقدر باید با کلمات بازی کرد
چرا دوست داریم ادبی صحبت کنیم
چرا بیشتر سخنها به دل نمی‌نشیند
چرا شعر میخوانیم و...

مثل هیچکس هستم
مثل هر کس باشم
مثل یک رد افق در تن برگ
مثل زنگار علف در پاییز
مثل فرسودگی رسم زمان در پندار
مثل رنگین شدن آبی دریا در موج
مثل یک حادثه خواب گران در تن برگ
مثل مسکوت شدن در شب سرمای شد...

تو میدانی که من تنهای تنهایم؟؟؟
در این شهر پر از جمعیت و غوغای انسانها
نه من تنهای تنهایم در این شهر پر از بیداد
تمام شهر تنها مانده و بی کس
کسی با کس نمیپوید ،کسی کس را نمی‌داند
تمام شهر تنها مانده ...

از ماجرای عشق تو با من چه مانده است
از کور سوی پر غبار حوادث چه مانده است
پایم به راه راست نشد کج در این گذار
با بودن سرشت مسیحا چه مانده است
باران ز آسمان به سمت زمین جان خود بداد
دریای حیرتم ز اشک ی...

چند تنها مانده ام در ازدحام مردمان
هر یکی سویی رود دردا دریغ از مردمان
گر چه در یک شهر و کشور مردمی آغاز شد
ای صد افسوس این دو رنگی از مرام مردمان

محسن جوزچی

۸/۹/۱۴۰۰...