محبوب مغلوب
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
------------------------------
محبوب ترین واژه ی مغلوب
ای آنکه تویی نسخه ی مکتوب
با بودن تو شور و شعف چیست
در پیش منی همیشه محبوب
گه پاک و زلالی همچو باران
گه نسخه ی نانوشته بر چوب
گاهی چو فرشتگان تو پاکی
آنقدر که دیده گشته مجذوب
با دیدن تو عشق مُجَسَّم
توی دل من به پا شد آشوب
داری چه عیار و ارزشی تو
یک گوهر ناب جنس مرغوب
داری تو سه حرف صد کتابی
ای عشق تویی خوب تراز خوب
عین تو علاقه ایست پر مهر
چون شبنم روی گل چه مرطوب
شین تو شعور و شعر هر شب
با گریه و اشک گشته محجوب
قاف تو تولدی زِ ققنوس
خاکستر و روح تازه موجود
خود کرده فدا و زنده گشته
مستانه دلی که کرده منسوب
چون آ ب روان به کوه و صحرا
جاریست پر از نشاط در جوب
ساقی گذر عمر بی عشق چرا؟
زیباست چه زیبا تا وقت غروب
--------------------------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 5
امیر عاجلو 02 فروردین 1399 01:47
بسیار توانمند
محمد علی رضا پور 02 فروردین 1399 17:08
ساقی عطشان
محمد علی رضا پور 02 فروردین 1399 17:08
سلام و احترام،
بزرگوار!
تدوین قالب های تازه ی سروش، سه گلشن، و شعر سبز (چندآهنگ)، محصول سی سال تلاش علمی و عملی اند که امیدوارم با مطالعه ی آنها و در صورت امکان، سرایش در این قالب های تازه، مددکار مان در جهت معرفی و گسترش کاربردی این قالب های شعری تازه و توانمد باشید.
نکته ی مهم، این که: سروش، سه گلشن و شعر سبز(چندآهنگ)، هیچیک قالبی تفنّنی و در حد چیدن متفاوت قافیه و … نیستند؛ بلکه هریک، بطور کارشناسی شده، دستگاه مستقل و توانمندی برای سرایش های تازه اندو احتمالا با مطالعه ی نمونه ها، این مطلب را تایید خواهید فرمود.
توضیحات و نمونه اشعاری از قالب های جدید را در همین سایت می توانید بیابید.
نمونه شعری در هریک از این قالب ها تقدیم تان می شود.
شعری در قالب سروش:
چیست گل؟ رازِ نازِ خنده ی دوست/
شعر- نقاشیِ معطّرِ اوست/
مِهرچهر و لطیف و عاطفه روست/
گل، نشانِ خداست.//
شعری در قالب سه گلشن (سه گلشن: آغازگر+ بدنه+ پایانبخش؛با حداکثر تنوع در هر بخش):
این بار هم اَدا/
یک کوفه، ادّعا/
شرمنده ام خدا!/
خوب است یا نه: این همه، ما ادعا کنیم /
ترسم که کوفه ی دگری را به پا کنیم/
خیلی پر ادعا شده ام. شرم، شرم، شرم/
کافی ست ادعا. بله، باید دعا کنیم/
حالم بد است. پر شده از آرزوی پَست /
“سرمست گشتنی”، تو بیا دست و پا کنیم/
باید تلاش کرد که جان، باوفا شود /
تا بیش تر به عاشقی اش آشنا کنیم/
ای وای! وای! وای! عجب لاف می زنیم! /
ترسم که عاقبت، گل زهرا، فدا کنیم/
ای وای! وای! وای! زبانم بریده باد! /
هرگز مباد آن که پشیزی خطا کنیم/
شاید که ناگهان…/
عاشق شوید هان!/
آماده، عاشقان!//
نمونه ای در شعر سبز یا چندآهنگ (میانه ی سپید و نیمایی ست؛ موزون تر و قافیه مند تر از سپید و چندآهنگ تر و دارای اوزان متنوع تری نسبت به نیمایی که با تغییر اوزان می تواند باعث انتقال از حسی به حس دیگر بشود.
قدیمی ترین نمونه ی شناخته شده ی آن در نزد ما، چندآهنگی ست با حدودبیست سال قدمت، به نام حسنک شعر من، سروده ی جناب حامی شریبی):
سپید بود/
و زیستنش سبز/
و پروازش سرخ/
و در هنگامِ گلگون ِ آسمانی شدن /
آن میامی تن/
آشکار/
دلشکار/
می سرود و می نواخت/
شعرهای ماندگار/
تغزلِ خوشه های پربرکت ِ تبسم/
تبسمی آفتابارانی/
آن چنان که کشتزارها/
دوباره زیستن را/
شاعرشدند.//
خسرو فیضی 07 فروردین 1399 19:37
. با بهترین درودهایم
. استاد عالیقدر کلک خوش خرامتان زیبا سروده ای
. را تصویر کرد و بیادگار گذاشت .
. روزگارتان شاد و خرم باد
.
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 08 فروردین 1399 13:03