زمین:
منِ ! خسته که از زمین نمی توانم بِرم بیرون
ای زمین خسته بر دوشم اندکی خستگی دَر کن !
#محمد_مولوی
ماسک بزنیم
شعر_ایران
تعداد آرا : 6 | مجموع امتیاز : 3 از 5
نظر 24
-
-
-
-
-
-
-
-
مینا تمدن خواه 30 امرداد 1399 23:09
درودها نثارتان بزرگوار
بسیارعالی و دلنشین
به دل من که شیرین نشست سروده ی زیبای شما
قلم نویسا و طبع روانتان مستدام
-
محمد مولوی 31 امرداد 1399 00:53
سلام و ارادت
سپاسگزارم
همیشه لطف دارید بانو تمدن خواه
در پناه ایزد منان
-
-
علی معصومی 31 امرداد 1399 10:22
درود بر شما
ارجمند
در ترنم هایتان بهار مهر جاری باد
◇◇◇◇
ایام محرم
شهادت سرور و سالار ازادگان تسلیت باد
-
-
-
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
mehdi rafiee
-
نستـــــرن طالبـــــــــزاده
-
Susan Jafarzade
نقد 7
جمشید عزیزی 30 امرداد 1399 11:32
عرض ادب
ذوق و قریحه خوبی دارید، ولی اگر می خواهید کلاسیک بسرایید باید بر وزن غروضی مسلط باشید
اگر کتاب عروض و قافیه سیروس شمیسا را مطالعه کنید ، در عرض یک هفته شعرهاتون زمین تا آسمون قوی تر میشه
موفق باشید
محمد مولوی 30 امرداد 1399 14:54
عرض ادب
جناب عزیزی سپاس از حضورتان
و از نقد حضرت عالی
شعر مرا نقد کردی و بیست و پنج امتیاز گرفتی
بی انصاف چی می شد یک رای هم به ما می دادی
بادرودهایم
مهران امیرمحمدی نسب 30 امرداد 1399 23:01
درود،هدف از گردهمایی ما در این محفل شعر و شعور مسابقه و امتیاز جمع کردن و رای گرفتن قطعا نیست برادر نازنینم.
درد چیز دیگری ست...
سپاس
محمد مولوی 31 امرداد 1399 00:49
سلام و ارادت
سپاس از حضور تان
جناب محمدی نسب
این نقد شعر حقیر بود یا اینکه بابت مزاح
با جناب عزیزی یک تک بیت بی قافیه و ردیف
و بداهه نوشتم
شعر مرا نقد کردی و بیست و پنج امتیاز گرفتی
بی انصاف چی می شد یک رای هم به ما می دادی
شعر بنده را که در پست گذاشتم نقد کنید
کجای کارم می لنگد چه حرفی اضافه کنم یا حذف کنم بهتر می شود
بادرودهایم
درد کجاست ؟!
محمد مولوی 31 امرداد 1399 01:04
با درودی دوباره
برادر نازنینم جناب محمدی نسب عزیزم
من برایت عرض می کنم درد کجاست ...
تا آنلاین به پست دیگر دوستان تشریف نبرید
و اسم شریف تان درج نشود
سراغی از از شما و از امثال بنده نمی گیرند !
ناراحت نشو ما اینجا به قول خودتان نه ! آمدیم که پز بدیم
اومدیم درک و شعر شعورمان را ” ثبت” کنیم .
رضا زمانیان قوژدی 30 امرداد 1399 14:41
درود ها استاد مولوی عزیز
با اینکه رگه های طنزی که در اعلب آثارتان وجود دارد، در این
تک بیت هم مشهود است اما این بیت را نمی توان مفرد حساب
کرد.زیرا مفرد تک بیتی است تمام مطلبی که در ذهن شاعر است
به مخاطب منتقل شود.علاوه بر آن این قطعه در هیچ قالب شعری
عروض کلاسیک تعریف نمی شود.شاید بتوان آن را جزء کلمات
قصار محسوب کرد.اینها که عرض کردم روبنا و نمای کار شماست
در لایه های درونی، زیبایی های خاص خود را دارد.بلا تکلیفی مخاطب
در اینکه بالاخره کدام خسته اند؟ شاعر یا زمین.حتی کدام بر پشت
دیگری سوار است.و دست آخر اینکه کدام یک بار سنگین تری
بدوش می کشد...و سر انجام به این نتیجه می رسیم که این زمین
است که بار آدمی و آنچه را که بر دوش اوست، بدوش می کشد.
طفلک زمین
قلمتان همواره به عشق نویسا
مانا باشید به مهر
محمد مولوی 30 امرداد 1399 14:55
سلام و ارادت
سپاسگزارم