جنگ
شاعران متاهل برای کدامین بیگانه
شعر عاشقانه می بافند
برای شکست عشقی!
از قد و قامت و چشم و ابروی کمان
شاعرجان بیا از در و دیوار بگوییم
چه چارچوب زیبایی ، چه دیوار کشیده
بلند بالایی ...
چه ستون های محکم استواری
چه پنجره هایی که رو به دشت و دمن
باز می شود
کو ؟! چشم تماشا
چه خیال هایی در مکعبی به نام اتاق
آدمی خسته از زندگی می بافد
چه رویاهایی که از سقف بتنی اتاق
فراتر نمی رود
راستی
چند ساعت طاقباز می توانی بخوابی؟
در بستری سرد ...
به کدامین گناه ؟
قطع نخاع شدی
#محمد_مولوی ” دریانی”
شعر سپید
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 14
امیر عاجلو 10 شهریور 1400 12:57
لطیف و دلنشین
محمد مولوی 10 شهریور 1400 20:21
درود و سپاسگزارم
علی مزینانی عسکری 10 شهریور 1400 14:32
درود جناب مولوی
تلخ و اندوهناک ولی زیبا قلم زدید
دستمریزاد
محمد مولوی 10 شهریور 1400 20:21
درود و سپاسگزارم
حسن مصطفایی دهنوی 11 شهریور 1400 08:14
سلام و درود استاد
زیبا است
سربلند و پاینده باشید
محمد مولوی 11 شهریور 1400 12:56
درود و سپاسگزارم
محمد خوش بین 11 شهریور 1400 10:16
سلام و درود
محمد مولوی 11 شهریور 1400 12:57
درود و سپاسگزارم
بهنام حیدری فخر 12 شهریور 1400 21:45
درود بر شما جناب مولوی ادیب ارجمند و فرهیخته
مانا و سربلند و سرافراز باشید گرامی
محمد مولوی 15 شهریور 1400 21:42
درود و سپاسگزارم
علی معصومی 13 شهریور 1400 17:34
محمد مولوی 15 شهریور 1400 21:43
درود و سپاسگزارم
پرشنگ صوفی زاده 24 مهر 1400 21:58
زیبا بود.ممنون
محمد مولوی 14 دی 1400 16:09
درود و سپاسگزارم از حضورتان