آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
بیوگرافی پرشنگ صوفی زاده
جنسیت زن
تاریخ تولد -
کشور ایران
شهر تهران
بیوگرافی زاده ی رشته‌کوه زاگرس و قندیل ام.
و تا متولد شدم : شعر به من مبتلا شد چونان نامَم : پرشنگ

پرشنگ  صوفی زاده


ایستاده بودم روی سنگ
با دو عصا
که دل به آسمان زده بودند
و تو
سی و دو بار پلک زدی
تا پنهان کنی هراس را
و من،
که باید
با سی و دو حرف
سرازیر می‌شدم
از کوهی که یخ زده بود....
با زبانی که در خطوط دستها...

ادامه مطلب
پرشنگ  صوفی زاده


چه سلامی...
چه خدانگهداری...
خدا را دزدیده‌اند
دزد، خدایی می‌کندُ
ابلیس سلام!
و به سلامتیِ بُرد
خدا را سَر می‌کشد!



...

ادامه مطلب
پرشنگ  صوفی زاده


تا چشم گشودم
چیزی از خانه نمانده بود
مگر دو پلکِ پاره‌‌ی پنجره!

شب که شد
سایه‌ای به درون خزید
سینه‌خیز راه پله را گرفت و
سرد روی دیوار نشست...!

سپیده که سر رسید
پِلک را باد بُرده بود
و حفره‌ی سیاه...

ادامه مطلب
پرشنگ  صوفی زاده


سرم را روی پای شب میگذارم
خوابهایم ماه را دوره می‌کنند
ماهِ کامل،
زخمهایم را زوزه می‌کشد
خون به سُرفه می‌افتد
زبانم تلخ می‌شود
دستم شب را چَنگ می‌زند
ناگهان!
پَرت می‌شوم روی شعر
نگاهت خیس می‌شود
شعر ...

ادامه مطلب
پرشنگ  صوفی زاده


تنگ تر در آغوشم بگیر
اینجا وقت تنگ است و
زندگی اندک!
ببین....
گلوله می بارد از آسمان و
از این زخم به آن زخم
مرگ بیشمار!...

ادامه مطلب
تبلیغات
تست
ورود به بخش اعضا

بازدید ویژه