معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

کوهستان ما

ارسال شده در تاریخ : 17 اردیبهشت 1399 | شماره ثبت : H949859

کوهستان ما:

گرگی تنها در کوهستان
شبی سرد و مهتابی
دمب بر زمین نهاده بود ...
رو به آسمان زوزه می کشید

گوسفندی رم کرده از گله
ناتوان و رنجور و خسته
بی هدف دویده ، نا ندارد
منتظر حمله ی برق آسای گرگه ...

پدر بزرگ ام می گفت :
وقتی گرگی به گله می زند
نامردی می کشد ...
چهار تا را خفه می کند ، یکی را می خورد!

در این  خیال  غرق شده بودم _
که رحم به گوسفند بکنم یا ترحم به گرگ؟!
گرگ خیزی برداشت ، 
گوسفند بی اراده ایستاده بود ...!

گفتم کار تمام است ... ناگهان ،
صدای شلیک  تفنگ برنو 
هوا را شکافت و گلوله
بر سینه ی گرگ نشست...

الغرض صدای شلیک تفنگ به آبادی رسید
پاسگاه آمد و عده ای کنجکاو هم رسید
چوپان را بردند بابت کشتن گرگ
گفتن به وی کارت غیر مجاز بود !

گفتا باید ”فلان قدر ”جریمه بدهی 
گفت سه برابر پول گوسفند است
گفتا آری گرگ تحت ”حمایت ”ما است!
گفت گرگ اگر گوسفند را می درید ..

ارزان تر می شد ؟! گفتن آری ؛ چوپان


#محمد_مولوی
پی نوشت:
چوپان پوستین گوسفندی را بدوش انداخت
گرگی خیره نگاه می کرد
سگ گله هر دو را .

از دفتر : شعر محمد

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 5 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 112 نفر 348 بار خواندند
امیر عاجلو (17 /02/ 1399)   | محمد مولوی (17 /02/ 1399)   | مسعود مدهوش (17 /02/ 1399)   | سیلویا اسفندیاری (17 /02/ 1399)   | خسرو فیضی (17 /02/ 1399)   | سیدمحمد طباطبایی (17 /02/ 1399)   | طارق خراسانی (17 /02/ 1399)   | محمد رضا درویش زاده (17 /02/ 1399)   | ولی اله بایبوردی (17 /02/ 1399)   | مسلم روانان مهر (18 /02/ 1399)   | عباس ذوالفقاری (18 /02/ 1399)   | مرتضی دولت ابادی (18 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (17 /02/ 1399)  مسعود مدهوش (17 /02/ 1399)  خسرو فیضی (17 /02/ 1399)  محمد رضا درویش زاده (17 /02/ 1399)  محمد مولوی (22 /04/ 1399)  
تعداد آرا :5


نظر 24

  • امیر عاجلو   17 اردیبهشت 1399 13:30

    درود بزرگوار ا rose rose rose

  • محمد مولوی   17 اردیبهشت 1399 13:38

    درود و سپاسگزارم استاد آجلو گرامی
    rose rose rose

  • مسعود مدهوش   17 اردیبهشت 1399 15:34

    درودتان گرامی rose rose rose rose rose

    rose rose rose rose rose

    • محمد مولوی   17 اردیبهشت 1399 15:54

      سپاسگزارم استاد مدهوش گرامی
      rose rose rose
      rose rose
      rose

  • سیلویا اسفندیاری   17 اردیبهشت 1399 15:35

    rose rose

    • محمد مولوی   17 اردیبهشت 1399 15:55

      سپاسگزارم استاد مهربانو اسفندیاری
      rose rose rose

      happy

    • محمد مولوی   20 اردیبهشت 1399 17:45

      مهر بانو خانم اسفندیاری در جواب نظرتون happy
      این لبخند بنده به اشتباه نام خانم گودرزی را تایپ کرده بودم

      در پناه خدا rose

  • خسرو فیضی   17 اردیبهشت 1399 16:32

    . درودها نثارتان باد rose
    . استاد بزرگوار . تصور می کنم . خودت هم ندانی چه شاهکاری گزنده را خلق کرده ای rose
    . هر پاراگراف این سروده یک مثنوی حرف دارد و در همین حد هم مجازات !!!!!!
    . زیرا از خط قرمز عبور کرده ای winking big grin laughing laughing
    . گرگ ها را همه می شناسند و مورد حمایت هستند big grin big grin big grin
    . وگرنه روزگار ما گوسفندها که چنین نبود crying crying
    . همشهری عزیزم رفته رفته داری ما را به بیراهه میبری laughing laughing rose
    . rose rose applause applause rose rose

  • محمد مولوی   17 اردیبهشت 1399 18:02

    درود و سپاسگزارم استاد خسرو خوبان
    جناب فیضی گرامی rose rose
    هر آن چه هست ، در ضمیر ماست
    بسیار خوشوقت بودم و آشنایی با شاعران گرانقدری که در این محفل حضور دارند applause applause
    کسب فیض می بریم rose rose
    استاد خسرو خوبان به مهر می خوانید happyhappy

  • محمد مولوی   17 اردیبهشت 1399 18:20

    گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را
    گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست!

    بانوی شعر غزل پروین اعتصامی

     

  • محمد مولوی   17 اردیبهشت 1399 18:29

    می رسد روزی که ...
    بهار!
    لب به خنده می گشاید
    شکوفه های ، آلبالو ، گیلاس
    و بلبلان بروی شاخه های
    درخت زردالو
    نغمه سر می دهند .

    و جیک جیک گنجشک ها !
    پشت پنجره ی احساس ات
    خوابِ دَمِ صبح ات را
    تعبیر
    خواهند کرد .

    #محمد_مولوی

  • سیدمحمد طباطبایی   17 اردیبهشت 1399 19:08

    درودتان حضرت مولوی عزیز

    بی آلایشی و بی پیرایگی قلمتان را دوست می دارم دوست عزیزم
    موفق باشید و برقرار applause applause rose rose rose rose

  • محمد مولوی   17 اردیبهشت 1399 20:28

    سپاسگزارم آقا سید استاد طباطبایی گرامی
    rose rose rose

  • طارق خراسانی   17 اردیبهشت 1399 20:49

    سلام و درود

    به همین دلیل است که سالیانی ست زخمه از گرگ ها خورده ولی دم نزده و حیرت زده نگاهشان کرده ام

    دمتان گرم


    در پناه خدا rose applause applause applause rose

    • محمد مولوی   17 اردیبهشت 1399 20:55

      سپاسگزارم استاد خراسانی گرامی
      rose rose rose

      سلامت باشی بزرگوار
      rose rose

  • محمد رضا درویش زاده   17 اردیبهشت 1399 22:02

    درود بر جناب مولوی نازنین عالی حق مطلب را ادا کرده اید rose rose applause applause

    • محمد مولوی   17 اردیبهشت 1399 22:59

      سپاسگزارم استاد درویش دوست گرامی ام
      rose rose rose

      سلامت باشید
      ممنونم از حسنِ نظرتون rose rose

  • ولی اله بایبوردی   17 اردیبهشت 1399 23:20

    سلام و درود

    گرگ هایی در لباس میش

    بیچاره گله ها

    سلام و درود

    rose rose rose

  • محمد مولوی   18 اردیبهشت 1399 01:36

    سپاسگزارم استاد بایبوردی گرامی
    rose rose rose

  • عباس ذوالفقاری   18 اردیبهشت 1399 06:55

    سلام...مفهوم شعرتان خوب اما ساختار ضعیفی دارد جسارتا

    • محمد مولوی   18 اردیبهشت 1399 12:42

      استاد ذوالفقاری با درود
      در بیوگرافی خود کمی از احوالات خود ، خویشتن تان
      کمی توضیح دهید
      بنده احساس می کنم فقط به نام و شهر محل تولد اکتفا فرمودید
      موفق باشید گرامی
      rose

  • محمد مولوی   18 اردیبهشت 1399 13:28

    تا می‌شود دلم برای تو یک ذره، شعر هم
    چون انفجار قاصدکی ذره ذره است

    در گرگ‌ و میشِ صبحِ تو، ای عشق! ای شگفت!
    روباه، اهلیِ لبِ خندانِ برّه است!

    یونس خرسند

  • عباس ذوالفقاری   18 اردیبهشت 1399 19:47

    سلام ...ببخشید شعرتان هم مفهومش خوبست و هم ساختارش عالیست.....من نظرم را با توجه به نوشتار شما عوض کردم...

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا