از عشق به عادت گفت
از عمق جراحت گفت
تصمیم جدایی شد
نامرد چه راحت گفت
برگشتم و دیدم نیست
هی گشتم و دیدم نیست
هرجا نرسیدم هست
هرجا که رسیدم نیست
از فردای بی من گفت
هی از نرسیدن گفت
این حرف هایی بودش
که گفتن به نگفتن گفت
دیر آمد و زودم رفت
تا رفت،وجودم رفت
وقتی که نبودم رفت
خواب بودم و نشنیدم
نامرد چه راحت رفت
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نقد 1
عباس ذوالفقاری 11 خرداد 1399 14:10
سلام ...وقت بخیر ..به نظرم شعرتان بیشتر به ترانه شبیه است تا یک شعر کلاسیک بدلیل نوع زبان به کار رفته
ببخشید