از غم پاییز چه داند بهار ؟
نوبت عاشق شدن و انتظار
آمد و سر سبز ترین نوبهار
رفت و نشد سبزی آن ماندگار
سرخیم از یار و زمن زردیش
بارالها رونق بازار ندارد شکار
آمد و با آمدنش غصه رفت
رفت و به دل ماند غمش یادگار
آنکه نیاموخت ز آموزگار
تلخ بیاموزد از این روزگار
رضااحمدپور
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 24 دی 1399 15:46
سلام ودرود
رضا احمدپور 24 دی 1399 23:51
درود و عرض ادب جناب عاجلو عزیز
کاویان هایل مقدم 24 دی 1399 23:57
آنکه نیاموخت ز آموزگار
تلخ بیاموزد از این روزگار
و البته روایتی دیگر هم از روزگار هست که می گوید:
زمانه پندی آزادوار داد مرا
زمانه را چو نیک بنگری همه پند است
به روز نیک کسان مخور حسرت
بسا کسی که به روزگار تو آرزومند است
رضا احمدپور 25 دی 1399 20:24
درود و عرض ادب جناب مقدم
بسیار زیبا بود خیلی لذت بردم از این دید به روزگار و آموزگار
سپاس از توجه شما