تو را بی تو کسی جانان من نیست
دگر چشم و دلی خواهان من نیست
زمانه در به در دنبال مرگ است
و اما مرگ هم پایان من نیست
اگرچه عصر مصنوعی است، حسی
برای باور ایمان من نیست
جهان ظاهر پسند ست و به این شکل
درون چشمتان جولان من نیست
دل اندوه بزرگی داشت از تو
و از دستی که در دستان من نیست
غرور دهکده افتاده از اسب
رکاب نسل ایل از خان من نیست
فرزاد الماسی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 02 آذر 1402 16:31
.مانا باشید و شاعر
سیاوش دریابار 02 آذر 1402 19:16
جناب آقای الماسی
شاعر فرهیخته و گرامی
امروز مهمان دفتر شعر شما بودم
شعرتان زیباست
بر دل می نشیند
آرزوی مانایی قلمتان را دار
سامان نظری 05 آذر 1402 23:40
درود جناب الماسی ماندگار باشید بنظر شما اینطوری بهتر نیست
چونک مصنوعی که باشد حس آدم
برای باور آن ایمان من نیست