3 Stars

دلِ خون سرباز

ارسال شده در تاریخ : 29 شهریور 1402 | شماره ثبت : H9426454

یه سرباز عاشق،یه غمگین  یه خسته
چه روزای تلخی، تو برجک نشسته

یه بغض تو گلوشه،غمش رو به رو شه
میخواد زندگیشم ، زودتر تموم شه

به جرم جوانی داره میره خدمت
نشسته تو قلبش بازم تیر خدمت

چه روزای سختی توی پادگانه
براش مرگ رویاش چقد همزمانه

شبا توی اغوش غم ها میخوابه
چقد حالِ دنیای سرباز خرابه

این دنیای رنگی ، براش تیره تاره
و بارون چشماش داره باز میباره

محاله تو این درد اون طاقت بیاره
برا مرخصی هم که چشم انتظاره

یه سرباز که عشقش اونو جا میزاره
محاله ببینه اونو باز دوباره

یه سرباز عاشق، روی خط دستاش
نوشت دوست دارم تو مرگ نفس هاش

دلش خیلی خونه با اینکه جووونه
ولی پیر شد و رفت داره غم میخونه

خزونه دو چشماش دلش بی بهاره
فقط مادرِ اون اونو دوسش دداره

یه سرباز یه عاشق یه تنهای مجنون
یه شیدای غمگین یه مرد پریشون

یه بغض تو گلوشه،غمش روی دوشه
با این لشکر درد چطور رو به رو شه

دلش خیلی خونه با اینکه جوونه
ولی پیر شد و رفت داره غم میخونه

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 46 نفر 99 بار خواندند
امیر عاجلو (29 /06/ 1402)   | امیرحسین شاه علی (29 /06/ 1402)   | سروش اسکندری (31 /06/ 1402)   | نادر اسکانی (09 /07/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (29 /06/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 3

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا