بیست و یک مهر چنین سالی
وقت اذان صبح باریدم
گهواره ام با خنده نازل شد
اما جهنم داد تعمیدم
یک کارناوال درد اطرافم
دعوت به جشن دلقکی نازیست
چون باور ما آریایی بود
دیدم خدا در خیمه شب بازیست
من نسل پارتیزان خورشیدم
اینجا اسیر کرم ها هستم
در قتل و عام زندگی تا شب
فرمانده اسپرم ها هستم
با خاتم قارون تنهایی
شاهم در این فقر سلیمانی
برفک زده دنیا و شادیهام
تا پر شود یخچال لبنانی
دست از دل پرخون ما بردار
میلاد ما روز شقایق هاست
ما صاف و ساده عشق میچینیم
وقتی خزان تقدیر عاشق هاست
بر روی کیک و آرزوی شب
شمعی به طول صبر من کافیست
فردا بیا و فوت آخر باش
یک همنفس در قبر من کافیست
مهرماه ۱۴۰۰
تولدم مبارک
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 19 مهر 1401 23:47
!درود
مجید ساری 06 آذر 1402 03:49
امیر عاجیلوی عزیز
درود بیکران
و سپاس بیکران
ممنونم
سیاوش دریابار 28 شهریور 1402 10:18
سلام
بسیار زیبا نگاشته اید
شوق ذوق قلم رقصنده تان مستدام و عمرتان جاودان
ایام به کام
روزتان خوش سرانجام
موفق باشید
مجید ساری 06 آذر 1402 03:48
شاعر والامهر جناب دریابار عزیز
سلام و درود از ما تقدیم آستان پرمهر و محبت قلب نازنین تان
یک آسمان چشمان زیبابین شما استاد عزیز را ارج مینهم
و بهترین آرزوها را برای زندگی شریف تون از خداوند خواستارم
تاخیر در پاسخ مارا به بزرگواری و زیبایی قلم نفیس تان ببخشید و عفو کنین
بازم ممنونم
زنده باشین