3 Stars

بزن بر جام

ارسال شده در تاریخ : 30 آذر 1399 | شماره ثبت : H9414186


بزن بر جام می لب را، که گویا دل عطش دارد
از آن هجران، جدایی ها، سخن ها بر لَبش دارد

بیا بنگر نگاهش را، ز چشمانش وفا ریزَد
گنه کارش نخوان ای یار، که زخمی بر دلَش دارد

تو رفتی و دلش آشفته ی درد است
به که گوید؟ کجا گوید؟ که اینگونه غمت دارد

بیا و لحظه ای بنگر، پریشان حال و احوالش
کجا بینی چنین حالی، که عاشق در خودش دارد

بده ساقی می نابت، که تا مَستش کنی یکدم
که هوش از سر برون باید، که تا جان در تَنش دارد

به شوق دیدن یارت، چنین با دل مدارا کن
که تا روز وصال یار، نگینی در دلَت دارد

بیا و بازگو ای هایلی، درد و دل عُشاق را بر لب
که تا وقت وصال، آتش به جان خویشتن دارد

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 3 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 121 نفر 201 بار خواندند
امیر عاجلو (01 /10/ 1399)   | کیوان هایلی (01 /10/ 1399)   | رضا زمانیان قوژدی (01 /10/ 1399)   | ولی اله بایبوردی (02 /10/ 1399)   | کاویان هایل مقدم (02 /10/ 1399)   | آرمان مرادی (07 /02/ 1400)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :4


نظر 6

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا