آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

عشق سپید

ارسال شده در تاریخ : 09 اسفند 1399 | شماره ثبت : H9415165

چشم هاش
مأمور انتقال احساسش بود
نگاه
لبریز از سوژه ها،
یک شروع گرم
ضربان علاقه اش
در قلبم
بهترین پایان بندیست
ما
مکمل همیم و
قرینه ای برای عشق
حالا می فهمم
وزن درونی عشق را
سپیدم
که تو می نویسییَم.

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 90 نفر 221 بار خواندند
امیر عاجلو (10 /12/ 1399)   | ولی اله بایبوردی (10 /12/ 1399)   | کاویان هایل مقدم (10 /12/ 1399)   | منصور آفرید (10 /12/ 1399)   | محمد رضا درویش زاده (10 /12/ 1399)   | محمدعلی سلیمانی مقدم (10 /12/ 1399)   | بهنام حیدری فخر (10 /12/ 1399)   | جواد مرادی (10 /12/ 1399)   | محمد مولوی (10 /12/ 1399)   | روزبه آریا (11 /12/ 1399)   | سامی جواهری (11 /12/ 1399)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (10 /12/ 1399)  ولی اله بایبوردی (10 /12/ 1399)  کاویان هایل مقدم (10 /12/ 1399)  منصور آفرید (10 /12/ 1399)  محمد رضا درویش زاده (10 /12/ 1399)  بهنام حیدری فخر (10 /12/ 1399)  جواد مرادی (10 /12/ 1399)  روزبه آریا (11 /12/ 1399)  سامی جواهری (11 /12/ 1399)  
تعداد آرا :9


نقد 2

  • شاعر مهمان
    شاعر مهمان 14 اسفند 1399 14:03

    درود دوست گرامی
    باصطلاح نیماییِ علامه ی بی بدیل روزگار و شاعر نامدار 《مدهو‌ش》 را بخوانید تا دریابید  ایشان نیماییِ نا همگون وزنی آفریده است که  عنقریب حضرت نیما یوشیج خدابیامرز سر از قبر در آورده پیش حضرت مدهووووووووووش لنگ اندازد و زهازه گوید.
    ملاحظه بفرمایید :
    از میان خنده هایم،تلخ

    اشکهایم ناشاد سرازیرست....

    از درون میسوزم و سوزان

    چنین آهی کشد فریاد.....

    که تب بالا رود بالا

    خانه ام آتش گرفته ست.......

    از درون می سوزاندم این آتش

    که از دور شعله اش پیداست.....

    بهرسو میدوم ، گریان از این بیداد

    هی زنم فریاد، ای فریاد و باز فریاد.....

    بیائید دوستانم از پی امداد

    سوزدم این آتش بیدادگربنیاد.....

    هی زنم فریاد، ای فریاد و باز فریاد.
    @@@@
    الحق و الانصاف که هر سطری از این باصطلاح نیمایی را وزنی است در بحری از بحور عروضی که از خلقت حضرت آدم تا الان شاعری از مادر زاده نشده است که چنین هنرنمایی کرده باشد. نیما اگر زنده بود بر قبر پدر بزرگوارش فاتحه می خواند که دیگر اشعار خود را نیمایی بنامد .
    و حق داشته است استاد نِحریرِ  ایشان که فخر کائنات در سخن شناسی است و ذیل این باصطلاح نیماییِ بی بدیل چنین بنویسد :
    [[ درود بر شما جناب استاد دکتر مدهوش ادیب و شاعر ارجمند و فرهیخته بسیار تاثیرگذار و تأمل برانگیز سرودید گرامی]] و بدین ترتیب میزان بهره مندی خویش از فنون و صنایع ادبی بویژه علم عروض را بر ملا سازد . laughing rose rose

    • جواد مرادی   15 اسفند 1399 14:43

      درود بر شما دوست عزیز
      عرض کنم خدمت شما دوست من
      حافظ مولانا سعدی عطار خیام صائب تمام استادان ما
      بنده و جناب مدهوش و همه ی شاعران بزرگوار و عزیز
      انسان هستیم
      طوری صحبت کردید که بنده احساس میکنم
      خود جناب مدهوش این کامنت رو برای من گذاشته
      موفقیت جناب مدهوش و تمام شاعران عالیقدر پارسی زبان را
      از خدای خودم طلب میکنم. جوادمرادی(عارف) rose

نظر 12

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا