آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

صدای شکستن

ارسال شده در تاریخ : 16 مهر 1400 | شماره ثبت : H9418437


دیوارهای شهرِ من از دود خسته است
حتی درختِ ناروَنَش دوده بسته است
اینجا میانِ سارق و عاشق تمیز نیست
امکانِ هیچ حرفِ دگر جز مجیز نیست
دروازه های شهر، فقط بهرِ بستن است
تنها صدای رسا ، صدای شکستن است
پل ها عریض و دایره ها تنگ گشته اند
دل ها مریض و ناسره ، یا سنگ گشته اند
تبذیر و جام و زردیِ رخسارها ببین
تزویر و دام و سلسله افسارها ببین
نقشِ غریبِ خنده به دیوار می زنند
خندق ، به راه و باورِ ابرار می زنند
زنگیِّ مست ، راه خدا را بریده است
تیغی دو دَم ، زخادمِ بُت ها خریده است
خنجر، به قلب و حنجرِ عشق و صفا زدند
تیری ز کین ، به سینهٔ عهد و وفا زدند
داغِ دغل ، به صورتِ انسان نشانده شد
احساس را ، به ورطهٔ‌ حرمان کشانده شد
ازدسته های گل که فقط دسته مانده است
گلدسته ، مثل غنچهٔ‌ گل بسته مانده است
انصاف و داد ، در همه جا کیمیا شده
حجّ و جهاد و ذکرِ خدا هم ، ریا شده
اینجا کسی به کسی ، عطایی نمی کند
نی ، شکوه از عذابِ جدایی نمی کند
دیگر، دل از فِراق ، مکدّر نمی شود
دیوارِ دل ، به لاله مصوّر نمی شود
عشّاقِ شهر، پشت به حیلت نمی کنند
شرم از خدای عشق و فضیلت نمی کنند
آلاله ها ، به حسرتِ باران نشسته اند
دلتنگِ رنگِ فصل بهاران نشسته اند
دامانِ شهر، مدفنِ صدها شقایق است
آه و فغان ، که شاهدِ قلبِ حقایق است

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 61 نفر 78 بار خواندند
امیر عاجلو (16 /07/ 1400)   | محمد مولوی (17 /07/ 1400)   | علی احمدی (17 /07/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (16 /07/ 1400)  علی احمدی (17 /07/ 1400)  
تعداد آرا :2


نظر 1

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا