آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

تو نیستی

ارسال شده در تاریخ : 15 دی 1400 | شماره ثبت : H9419471

مولودِ عشق و رویش آدم تو نیستی
یک ذرّه از تراوش شبنم تو نیستی
بین هزار نامه و شب نامه گشته ام
خطّی ز یک فسانۀ مبهم تو نیستی
بر روی شکاف های تاریخ خاطرم
نقشی به جز نگارهٔ درهم تو نیستی
خودشیفته ای اسیر در مرزِ نخوتی
قاىٔل به حقِّ آدم و عالَم تو نیستی
نفعی ز تو به جمعِ رفیقان نمی رسد
دستت اگر رسد ز عدو، کم تو نیستی
هم پای نمی کشی برون از حریم من
هم همنشینِ صادق و مَحْرم تو نیستی
هم آشکار ، قصدِ عداوت نمی کنی
هم در خفا، بر عاطفه ملزم تو نیستی
یک سر داری و هزار سودا درون آن
با هیچ کس موافق و همدم تو نیستی
تمکین ز هیچ عهد و مرامی نمی کنی
تسلیمِ رسم و قاعده ای هم تو نیستی
مانند خنجری که فقط زخم می زنی
دستی برای عرضۀ مرهم تو نیستی
چون استخوانِ نشسته ای در تهِ گلو
واقف به این عذابِ دمادم تو نیستی
از بحثِ شفا و نوشدارو که بگذریم
حتّی برای راحتِ من، سَمّ تو نیستی
این هیئتِ مشابهِ آدم تو را چه سود؟
وقتی به فکرِ حرمتِ آدم تو نیستی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 55 نفر 78 بار خواندند
امیر عاجلو (16 /10/ 1400)   | مراد مراغه (20 /10/ 1400)   | عنایت کرمی (20 /10/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (16 /10/ 1400)  مراد مراغه (20 /10/ 1400)  
تعداد آرا :2


نظر 2

  • امیر عاجلو   16 دی 1400 10:12

    لطیف و دلنشین applause applause

  • مراد مراغه   20 دی 1400 10:35

    سلام
    سروده زیبایی خواندم
    برقرار باشید استاد کرمی عزیز و بزرگوار

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا