درد هجران می کشد آخر مرا یا درد عشق
صد فغان از درد بی درمان عشق
روز اول با خیالی خام و خوش
سر نهادم گرچه در دامان عشق
من ندانستم که این امواج خون
غرق می سازد مرا در بحر بی پایان عشق
من به امید گلستان و طرب راهی شدم
حالیا گم گشته ام در دشت بی سامان عشق
گرچه دل خونم ز جور آن نگار دلفریب
سر دهم باز از پی فرمان عشق
درد هجران می کشد آخر مرا یا درد عشق؟
نه غلط گفتم، کشد آخر مرا هجران عشق.
۱۵ اسفند ۱۳۹۹
جواد_امیرحسینی
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نقد 1
علی معصومی 15 اردیبهشت 1400 20:59
سلام بر جناب امیر حسینی عزیز
قلم محکمی در سرایش دارید
و این سرمایه بزرگی است
◇◇◇
از انجا که گزینه نقد می گوید که شاعر تقاضای نقد دارد، نکاتی را تقدیم می دارم
که حسارتم را عفو خواهید فرمود.
◇◇◇
یکی از شاخص های شعر هندسه ظاهری آنست
که می تواند در وزن و هجای درست یک شعر کلاسیک کمک زیادی بما بکند.
بعنوان مثال در بیت اول این سروده زیبا دفت فرمایید:
مصرع ها از نظر هندسی بسیار ناموزون دیده می شوند که دلالت بر اشکال وزنی دو مصرع دارند
فاعلات فاعلات فاعلن..فاعلات فاعلات فاعلات فاعلن
اگر از حشو کلمه" این"در مصرع اول بگذریم و علت آن هم بخاطر پرهیز از دستکاری زیاد در بیت شعر مجبور به اینکا هستم، دو مصرع هم وزن تقریبا متوازن می شوند
مصرع های ۳،۴،۵،۹ همانند مصرع دوم و مصرع های دیگر همانند مصرع اول اندکه ۴ هجا با هم تفاوت دارند
مثال بیت اول:
می کشد آخر مرا "این" درد عشق
صد فغان از درد بی درمان عشق
◇◇◇
لذا اگر این نقص از آثار جنابعالی حذف شوند، بسیار ارزشمند خواهند شد
در امان خدا
التماس دعا