خورشید که خوابید و شب از راه رسید
گل بوسه ای از لبان تو خواهم چید
پاییز گذشت و شب یلدا شده است
سی ثانیه بیشتر تو را خواهم دید
#جواد_امیرحسینی(مهراد)
۳۰ آذر ۱۴۰۲
رباعی۲
این عشق چه بوده حاصلش جز حسرت؟
خالی است در این خانه عزیزم، جایت
من بی تو مترسکی یخ و بی روحم
ای مرگ! کجایی که به سر شد طاقت؟
#جواد_امیرحسینی(مهراد)
۲۳ آذر ۱۴۰۲
دوبیتی
گیسوانش را به رویِ شانه ها افکنده بود
بر لبانِ سرخِ او، نقشی ز یک گلخنده بود
چشم هایش می درخشیدند در قابِ نگاه
شاید از هفت آسمان، جفتی ستاره کنده بود
#جواد_امیرحسینی(مهراد)
اول آذر ۱۴۰۲
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 02 دی 1402 09:38
!درود
سیاوش دریابار 03 دی 1402 11:19
آه از کودکی من
چقدر شیرین بود
آن همه دوستی ها
آه چقدر پاک بود
آه چقدر صفا بود
آه فقط خدا بود
سلام
امروز مهمان دفتر شعر شما بودم
لطف شما مستدام
قلمتان نویسا
عمر تان جاودان