چگونه بی تو توان زیست، باورش سخت است
نفس نباشد اگر، زندگی نگون بخت است
دمی که بی تو کنم سر، درتوانم نیست
چه حکمتیست نمیدانم این چه احوالیست
شبی که بی تو شود طی سیاه و بی ماه است
تمام سهم من از آن گلایه و آه است
مگیر بودن خود را ز من که میمیرم
بدون بودن تو مثل مرگ دلگیرم
تمام من به تو دلبسته محو رویت توست
شبیه لحن لطیفی که گرم صحبت توست
تو آن نسیم لطیفی تو ماه تابانی
درخت سبز بهارم در این بیابانی
بمان کنار من ای تا همیشه محبوبم
بمان که با تو من اینگونه عاشقم خوبم
نظر 1
امیر عاجلو 23 خرداد 1400 20:40
!درود