3 Stars

جان شیرینم بگو

ارسال شده در تاریخ : 28 مهر 1400 | شماره ثبت : H9418570

در این زمان و این جهان از بهر چیستم جان شیرینم بگو
در این جهان و این زمان از بهر کیستم جان شیرینم بگو
؛؛
در برم یا در تنم ، یا در ورای این صنم چیست که پنهان کرده‌ای، جانم بقربانت بگو
اکنون که حیران کرده‌ای، زار و پریشان کرده‌ای، روح و روانم را بگو
٫٫٫
چه می کنی با من ای عشق جانم
میخواهم بمانم تا که حکمم را بیابم
,,,
گاه می‌یابم که اکنون بر منی
گاه می‌جویم که اکنون در تنی
,,
گاه می‌فهممت که اندر ورای این تنی
گاه اینجا و گاه آنجا تو ارباب تمام عالمی
٫٫٫
٫٫٫
گاه در پندار خویش، اینگونه ای
گاه در پندار درویش، آنگونه ای
گاه نه در این و نه در آن گونه ای
٫٫٫
٫٫٫
گاه در یک لحظه و یک‌جا زمان
قطعاً که دریابی، که خود، آن گونه ای...

گونه‌ها با گونه‌هایی هوشمندانه، تنیده درهم شدند
مختلف را گونه‌هایی ناب، در صحنه‌ها پیدا شدند

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 137 نفر 271 بار خواندند
امیر عاجلو (28 /07/ 1400)   | محمد مولوی (09 /06/ 1401)   | محمدجواد منوچهری (09 /06/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (28 /07/ 1400)  محمد مولوی (09 /06/ 1401)  
تعداد آرا :2


نظر 2

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا