ماه مهر
باز آمد بوی مهر مهربان
بوی جشن دلنشین مهرگان
باز می آید نوای مدرسه
های هوی بچه های مدرسه
باز می آید صدای زنگ ، زنگ
زنگ شاد صبحگاهان قشنگ
یاد زنگ خواندن انشای من
یاد آن نیکو معلم های من
یاد صورتهای زیبا مثل ماه
قلبهایی پاک و موهایی سیاه
یاد دارا و اناری دست وی
آن نگاه پر فروغ و مست وی
یار شیرینش که سارا نام داشت
یاد بادا آنهمه بادام داشت
باز "کوکب"آمده نان می پزد
نیمرویی بهر مهمان می پزد
"حسنک" و قوقولی قوقوی او
آن بز شیری و پشمالوی او
جای آن مرد آمده مردی جدید
داس و اسبش گشته گویا نا پدید
"ریزعلی خواجوی" شهکار کرد
مرد دهقان آنهمه ایثار کرد
تکیه زد بر سد، "پطرس"پشت خود
بست راه سیل با انگشت خود
یادم آمد نامهای مهر و ماه
حک میشد بر تن تخته سیاه
یاد یاران دبستانی بخیر
یار گرماب و گلستانی بخیر
یاد بابایی که آمد نان داد
یاد بابایی که رفت و جان داد
حسنک هم بهر رفتن پا گرفت
واخرین تصمیم را "کبری" گرفت
رد پا دیگر ز گاو و میش نیست
این همه خواب و خیالی بیش نیست
عمر بگذشت ای دریغا دیر شد
حسنک هم چون "یگانه" پیر شد
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 26 آبان 1400 15:53
سلام ودرود
امیر وحدتی 26 آبان 1400 21:41
درود بر شما بزرگوار. سر افراز باشید.
خسرو فیضی 26 آبان 1400 20:18
. با درودم نیک
. استاد ارجمند با خوانش دو سروده ی زیبایتان
. متوجه سبک خاص اشعارتان شده ام
. سبک خاطره ها که در قالب مثنوی می توان سرود
. جنابعالی دانش و تجربه در سرودن این سبک دارید . موفق باشید
امیر وحدتی 26 آبان 1400 21:40
سپاس و درود بیکران خدمت استاد بزرگوار.
از حسن و دقت نظرتان سپاسگزارم. بر قرار
باشید.