کجایی؟
تا که شب هایم ببینی
کجایی؟
تا گل عمرم بچینی
کجایی؟
تا بگی غمخوار دردی
کجایی؟
ای که احساسی که دارم، باورت نیست
کجایی؟
تو اکنون بین مایی؟
یا که در افسانه ها دل می بری؟
کجایی؟
ای که بی تو ساحل عمری ست،
عاشق دریای خود نیست
کجایی؟
تا ببینی، دل من با تو بودن را بلد نیست
چون تو هیچ گاه نبودی
با چنین حال، باز می پرسم،
کجایی...
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نقد 2
محمد نیک روش 19 خرداد 1401 12:27
عرض احترام سرکار خانم نجوا خلفیان
زیبا قلم زدید.
این هم غزلی تقدیم حضورتون
تحت عنوان شعر شما: کجایی؟!
دو نفس مانده مرا"مردِ تو شد پیر"کجایی؟
و روان از تو پَریشان و زمینگیـر"کجایی؟
غــزلی تازه ندارم ،،، قلمــم تابـــ ندارد
به چه رویی بکنم شرح تو تقریر"کجایی؟
نه به دل شهوت رفتن" نه مرا پای دویدن
چه کنم با "دلِ پابسته به زنجیر" کجایی؟
به دلم سخت گرفتم " نشود غصّـه دچارم
دلِ تنهــا چه ڪند با بد تقدیــر؟ کجایی؟
تو و جمعیـتٍ خاطــر" تو وُ آســوده خیالی
منِ آسیمـــه سر و خاطـرِ درگیــر " کجایی؟
تو و شعر و شر و شور و شرر و شهد شرابی
من و تشویش و شب و ناله ی شبگیر"کجایی؟
#محمد_نیکروش
نجوا خلفیان 22 خرداد 1401 09:47
بسیار زیبا