3 Stars

دلبارگی

ارسال شده در تاریخ : 13 آذر 1401 | شماره ثبت : H9423011

دلبارگی

من که نه شعر و نه شکر
من که نه دردم
نه دربند
و نه دربان
دادم که بگیرد ببرد ازین بی‌سامان
آبان
تیر
تیر می‌کشد قلبم
نه! نقاش نیستم
عاشق مرگم
عاشقی که دیگر
عاشق نیست
معشوقه‌اش
در پی بهاران نیست
زیر بهمنی آوار شدست
امید رهایی‌اش
دگر شکرپارگی‌اش
نیست
نه تلخ شده‌ام
زهرماری آکنده از
چهل و دوبارگی‌ام
پیله‌ی
پارگی‌ام
پرواز و گل و نی‌شکرم نیست
تو بخوانم و بگو
شعر که نیست
نثر نیز...!
قطعاً پروانه نوشته نیست
آوار متحد دردست
زجه‌های تلخ یک مردست
حبس است
حبس است
حبس است
که نه مرد
نه زن
موهوم یک فهم‌ست
نیمم ایران
نیمه دیگرم
عشق به آن
کلامم تاول خون و تعصب و دردست
چندش‌آور زخم‌های یک مردست
که به زنی زده است
دیگر او در کابارگی به کما رفته است
من و او طرحواره‌‌ی حس تلخ لمسیم
بار دیگر احیاء می‌شویم؟!
سؤالی‌ست
بعید
در هشتادملیون بارگی
شعری از «من» رسولی آزاده
فریاد باید کشید...

شعری از مجموعه «رسولی در حسن»

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 55 نفر 78 بار خواندند
امیر عاجلو (14 /09/ 1401)   | حسن رسولی (17 /09/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (14 /09/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا