کابوس ملوس عروسک
درودها بر مهر بانوی خودم
معشوق جناب جهان ایران
بسی حظ بردم از زعفران کلمات شیرین بر لبانت
هر چند که برای ما ضعفِ+ران های بی استخوان
اینگونه نوشته می شوند
عده ای تماما ران! همان وی+ران نه ایران!
نه استخوان نه جان
ضعف می رانند بجای زعفران به جان ها
من اسیر کلمات نی ام
جوهر ندارم و قلمم
دندان شکسته
نستعلیق وار می نویسد
بر قلب دیوار
من این دیوار را دوست دارم
که سایه اش بر سرم
تمام گل های زعفرانم را
خشک کرده ست...
محض رضای خدا
هر جا که بودی
از من یاد مکن
ضعف+رانت را تلخ میکنم
در این زندان
خود اسیر خود گشته ام
با بی خبر ای+ران های من
خبرِ+دارِ عشق شو
بی+دار شو
بیدار شو
تا کی خفته ای
ای زندانبان من...
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 16 شهریور 1402 12:10
درود بر شما
حسن رسولی 20 شهریور 1402 22:14
درودها بر شما استاد گران قدر