و خواهم ماند در حکمت های الله
نخواهم کرد رها تا حق کند راه
حسادت را کن رها ای گنه کار
که آخر با حسادت می روی چاه
کسانی را حسادت، زیبنده است
بجای رب هوای نفس، بنده است
یقینا در جهان حافظ یقین دان
خداجویان رها و غیر ، بند است
بخوان داستان قوم هود و لوط را
بنی اسرائیل و قوم یهود را
بخوان تورات و انجیل و زبور را
چسان بودند چسان گشتند بود را
تمام اهل عالم خلقِ خالق
کبیران و صغیران، صِغر و بالغ
همه یک هست دارند هستی هستند
تعهد دادند و دارند که هستند
لسان الحال کنون گویی چنین اند
چرا پس اکثریت ضد دین اند
به انکارند که هستِ هستی هستند
نه عهدی داده نه عهدی شکستند
بنام رب خویش گویم جوابت
به شمس و ماهِ آسمان نگاهت
بیانداز و درونت کن قضاوت
بدونِ خالق اند اینان به رَایت
عدالت کن قضاوت نه چو قضات
قضاوت می کنند دنیا مکافات
دهی برهان عقلی رای، نه مستی
به هستی میرسی که هستِ هستی
۲شهریور ۱۴۰۱/طبیب حافظ کریمی (لسان الحال)
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 02 شهریور 1401 11:02
درود و سلام موفق و مانا باشید
حافظ کریمی 06 شهریور 1401 09:24
درود و سپاس بیکران
مهدی صدری دولق 03 شهریور 1401 19:39
درود.بسیار پر معنا بود❤️????
حافظ کریمی 06 شهریور 1401 09:24
درود و هزاران درود بر شما