3 Stars

فرهاد دوران

ارسال شده در تاریخ : 19 اسفند 1401 | شماره ثبت : H9424119



امشب به یادت سبزه را سرمست باران میکنم
دل را برایت با شعف فرش خیابان می کنم

امشب به نی گویم بنال تا وقت موعود سحر
اما غم هجر تورا در سینه پنهان می کنم

چون خسته ام از دست این صغرا و کبراهای سر
عقل از سرم بیرون و دل فرمانده بر جان میکنم

باید نبایدها برون از خطهء دل میکنم
زان پس خدای عشق را در سینه مهمان میکنم

آذین ببندم شهر جان ، در پیشواز از عشق تو
هر درد بیدرمان خود ، با عشق درمان میکنم

هر دل نشد منقاد عشق ، قلبش بخوانم بی گمان
قلبی که عاری از صفاست در کوره بریان میکنم

عکست کشم بر کوه جان تا قبله ی دوران شود
بر عشق شیرینت خودم فرهاد دوران میکنم

جاری کنم بر دشت رخ اشکی زلال از عمق دل
با اشک جاری از دلم رخساره تابان میکنم

در کوی و برزن می برم این قصهء پر غصه را
با نغمه های عاشقی رقصی به میدان میکنم

شب تا سحر گردش کنم در پیچ و تاب زلف تو
راضی چو همراهی کند راهش چراغان میکنم.

سیدرضاموسوی راضی
غزل در بحر ؛
رجز مثمن سالم



شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 62 نفر 92 بار خواندند
امیر عاجلو (19 /12/ 1401)   | کتایون رها (19 /12/ 1401)   | سیدرضا موسوی راضی (21 /12/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (19 /12/ 1401)  کتایون رها (19 /12/ 1401)  
تعداد آرا :2


نظر 4

  • امیر عاجلو   19 اسفند 1401 11:48

    درود بر شما rose

    • سیدرضا موسوی راضی   21 اسفند 1401 17:37

      rose rose rose
      سپاس امیرجان. مهربانیهایت دلنشینند و غیر قابل فراموشی. تندرست باشی و همواره درخشان.

  • کتایون رها   19 اسفند 1401 15:46

    سلامم را پذیرا باش rose
    استاد گرامی و شاعر عاشقانه ناب rose
    آنقدر این شعر زیبا و شیواست که باید شاعر فرهاد هم باشد !!!!!
    عااالی بود . . عالی rose
    موفق و پیروز باشید rose rose rose

    • سیدرضا موسوی راضی   19 اردیبهشت 1402 19:32

      rose rose
      سپاس از مهر نگاهتان بانو.
      پوزشم را بابت تأخیر در پاسخ پذیرا باشید.

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا