گرچه درد غم عشق تو را در مانی نیست * ماجرائی من و عشق تو را پایانی نیست
رفتی اندیشه نکردی که تنها ماندم * دست تقدیر تو را برد و ز من کاری نیست
چرخ گردون اگر وفق مراد تو نگشت * مشو نو مید که در حکمتش انکاری نیست
آنچه را کرده مقدر همی خواهد شد * سعی بیهوده مدار از من و تو کاری نیست
چرخ گردون به حکم قدرش میگردد * بر کسی هیچ دگر اذیت و آزاری نیست
دیده ی دل بگشا تا که حقیقت بینی * سر به تسلیم و رضا ده که دگر راهی نیست
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 09 دی 1401 11:31
درود بر شما