عشق
===============================
من چه سرشار زعشقم امروز
وچه پرنور،شبیه ستاره
چه زیباوقشنگ
درمیان صدفی
مثل یک گوهرنایاب
من نور امید رامی بینم
پرتوی ازمهرمی بینم
می تابد بی درنگ
پرتوخورشیداست
روی آن کوه بلند
سربفلک کشیده
روشنی پیداست
رهایی ازآن ماست
یارباماست
بخت باماست
یقین میدانم
ماهمچون آهن گداخته
آب دیده شدیم
دردهاراحس کردیم
هراسی ازمرگ نداریم
مرگ ما
رقص ما
شادی وشورماست
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 11 شهریور 1402 08:43
درود بر شما
سروش اسکندری 13 شهریور 1402 13:45
درود بر شما ... جناب نبی پور ارجمند
سروده ای زیبا از شما خواندم
مانا باشید و شاعر