یکی خوشحال و خندان است
یکی بدبخت و گریان است
یکی از فقر گدا است و
یکی از پول کنیز دارد
چه فرقی بین ما هستش
که این دنیا خدا دارد
چرا یک فردی بیمار است
یکی را دردِ تیمار است
چرا زشتا ادا دارند
و خوشگل ها بلا دارند
از این دنیا من بیزارم
چقدر بختِ بدی دارم
یکی هر روزش خوشحال است
یکی هر لحظه تب دارد
یکی پیر است هوس دارد
چون پول دارد چون پول دارد
منی که نوجوان هستم
حیا دارم حیا دارم
من از دنیا نمینالم
عدالت نیست در این دنیا
چرا فردی کر و کور است
مگر این دل ندارد این
نمیدانم چه حکمت است
یکی ول خرج و یک فرد پست
که این چرخه تمام هست و
بزودی مهدی می آید
که آن آید که آن آید
زمین را بوی خوش باید
ایشالا هرچه زود آید
که این پرده ها بر آید
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 14 بهمن 1401 20:31
لطیف و دلنشین