(بسم الله)
تا میتوانی خوب باش
گل را بکاری جای خار
_________________
نشکن دلی را آشکار
تا میتوانی عشق بکار
دلم شکست آن آدمی
که گفتمش تو جانمی
یادم نمیره کارِ او
کردش مرا آواره او
دل را شکست محزون شدم
همچون مطر گریون شدم
عاقبتِ هرکار بد
خشک میکند آب های سد
تا میتوانی خوب باش
گل هم بکار در جای خار
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 20 اردیبهشت 1402 23:01
لطیف و دلنشین
علیرضا خسروی اصل 21 اردیبهشت 1402 18:15
سلام استاد عزیز.خیلی ممنونم.نظر لطف شماست