《دوست دارم》 غزل
دوست دارم کوزه گر از خاک من جامی بسازد
یا که یک سوتک برای کودک خامی بسازد
دوست دارم باده پُر گردد در آن هنگامه جامم
تا که هر عاشق شود سرمست و ایّامی بسازد
دوست دارم سوتکم بازیچه ی طفلی بگردد
تا نَفس در آن دَمد آهنگِ خوش گامی بسازد
دوست دارم خاک من با باده گِل گردد زمانی
تا ز آن گِل نقش زیبا در دلِ شامی بسازد
دوست دارم خاک من گلدان گُل گردد زمانی
تا شود پُر گُل برای بلبلی دامی بسازد
دوست دارم یاد من در دفتر هر دل نشیند
هر که در ذهنش نکو از یاد من نامی بسازد
دوست دارم چون خزان گردد زمانی باغ جانم
در خیالش هر کسی آهنگ آرامی بسازد
دوست دارم بعد مرگم زنده باشم من نمیرم
یک نفر زین شعر من آهنگ و فرجامی بسازد
دوست دارم زندگی را بعد از این دنیای فانی
تا در آن وادی ز شعر من دلارامی بسازد
دوست دارم《مخلص صادق》ز من یادی بماند
دوست دارم کوزه گر از خاک من جامی بسازد
دوشنبه۱۴۰۰/۳/۲۴
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 03 مهر 1402 15:55
.مانا باشید و شاعر
محمدهادی صادقی 05 مهر 1402 15:55
سپاس و ماندگار باشید
سیاوش دریابار 05 مهر 1402 13:29
سلام
خدا رو شاکرم که توقیفی شد امروز مهمان دفتر شما بودم
بسیار زیبا سروده اید
قلمتا همیشه سبز و مانا باشد
به امید توفیق روز افزون
با تشکر
محمدهادی صادقی 05 مهر 1402 15:56
درود خدا را شاکرم که مهمان رقص قلمم بودید