3 Stars

فردای روشن

ارسال شده در تاریخ : 29 آذر 1402 | شماره ثبت : H9427624

《فردای روشن》

باید به فردا چشم امیدی دگر داشت
باید برای پر زدن ها بال و پر داشت

باید به دور انداخت رنج و درد و غم را
در این مسیر زندگانی همسفر داشت

باید رها شد از شب تاریک و ظلمت
فکر رهایی از شب خونین جگر داشت

باید نگردی همره روباه مکّار
همراه خود باید همیشه شیر نر داشت

باید برای جنگ با این دشمن دون
شمشیر برّانی و در دستی سپر داشت

باید در این دنیای زور و مکنت و جاه
بهر رهایی از ستمگر زور و زر داشت

باید رود این ظلمت و آید پگاهی
خورشید صبح روشنی را در نظر داشت

باید شود فردا بتابد نور خورشید
باید که امیدی به فردای ظفر داشت

باید ببینی حال و روز ساربان را
از غارت این کاروان گویی خبر داشت

باید بگویی《مخلص صادق》تو حق را
حرف حقیقت گفتنش بس درد سر داشت

پنجشنبه۹۹/۱۱/۹

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 46 نفر 81 بار خواندند
امیر عاجلو (29 /09/ 1402)   | فرامرز عبداله پور (29 /09/ 1402)   | محمدهادی صادقی (29 /09/ 1402)   | مجید ساری (30 /09/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (29 /09/ 1402)  مجید ساری (30 /09/ 1402)  
تعداد آرا :2


نظر 5

  • امیر عاجلو   29 آذر 1402 11:11

    !درود

  • فرامرز عبداله پور   29 آذر 1402 13:08

    درود زیبا سروده اید⚘⚘⚘⚘

  • مجید ساری   30 آذر 1402 06:00

    درود برشما جناب صادقی والامهر
    از قلم سبز و زیبای بهاری تون لذت بردم

    غزل تان را دوست داشتم
    خاصه ابیات پایانی اش را
    دستمریزاد استاد عزیز applause applause applause

    پیشاپیش شب یلدا را حضور گهربار تان
    تبریک و شادباش عرض میکنم
    رقص قلمتون همواره جوشان
    و مهرتان تابان
    و چشمهاتان باران


    بله حرف حق گفتن دردسر داشت
    و چه در سرهایی هم داشت این دو حرف
    "ح" و "قاف"
    حتی برای اولیا و اوصیا و انبیا
    ما که جای خود


    و علی بن ابیطالب ع مظلوم یهودی و مسیحی نکشت
    مسلمانی را کشت که جای مُهر پیشانی اش
    عمیق تر و پر رنگ تر از مُهر نامه های بیت المال بود
    آنهایی را کُشت که رختخواب شان سجاده بود
    و همگی حافظ و عارف بالله و با القرآن صامت بودند
    نه ناطق
    مگر زمان علی تبلیغ و تبانی علیه نظام و امنیت ملی نبود
    چرا بود
    جاسوسان امپراتوری بنی امیه هزاران برابر
    پیشرفته تر از الان مشغول فعالیت حول علی بودند
    ولی هیچگاه مظهرالعجایب، ابن ابیطالب
    مصلحت و سکوت را انتخاب نکرد
    بخاطر یک وجب بلند بودن میز قاضی اش
    فریادی کشید که نصف کوفه لرزید

    بخاطر خلخال یک زن یهودی و نه مسلمان
    چنان بر سرش زد که ستون‌های مسجد کوفه و سهله
    سست شد
    که وای بر علی و شیوه حکمرانی اش


    امروزه زن یهودی نه
    مسیحی هم نه
    مسلمان هم نه
    دختر جوان شیعه
    خلخال نمی‌دهد
    جان و تنش را می‌دهد
    تا لقمه ای نان سر سفره بیاورد
    چه کسی فریاد زد ؟
    پیروان علی ؟


    علی و فرزندانش را بخاطر دین انسانیت کشتند
    نه اسلام و حجاب و نماز و روزه و . . .
    که اسلام اموی و عباسی کجا و
    دین انسانیت علوی و رضوی کجا


    سعادت مرور یافتم


تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا