گل در باغ زیباست
نیست در گلدان جای او
ماهی در دریا زیباست
نیست در تنگ بلورین جای او
پرنده با پرواز در آسمان زیباست
نیست در بند قفس جای او
موج در کنار ساحل دریاست که زیباست
نیست در هیچ رود نهری جای او
ماه در تاریکی شبهاست که زیباست
نیست در روز روشن هیچ نور درخشانی به زیبایی او
عشق را داشتن با معشوق زیباست
نیست در عالم هستی هیچ پیوندی به زیبایی او
گر اسیری را ز بندی برهانی زیباست
نیست در دنیا به زیبایی بخشیدن لبخند به فرزندان او
گر تو دستان تهی دستی بگیری زیباست
نیست در نزد خداوند هیچ ثوابی به زیبایی او
گر کسی را تو گلی دادی زبهر مهربانی این زیباست
نیست در نگاه پروانه گلی به زیبایی او
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 3 از 5
نظر 7
امیر عاجلو 13 آبان 1402 11:50
.مانا باشید و شاعر
Ali Abram 14 آبان 1402 01:25
درود بر شما
سپاس از مهرتان
پویا پایا مانا و برقرار باشید????
سروش اسکندری 13 آبان 1402 16:10
درود بر شما بسیار زیبا و دل نشین سرودید
Ali Abram 14 آبان 1402 01:26
درود بر شما
نوش نگاه تان
سپاس از مهرتان
سامان نظری 13 آبان 1402 17:43
بسیار عالی درود
سیاوش دریابار 15 آبان 1402 13:01
....یه قل دو قل.....
کاش پیرمرد قبیله
سنگهای ریزش را
می کاشت
باران که که می امد
درخت کوه سبز می شد
وقتی میوه اش می چید
سنگ ریزه
برداشت می کرد
سلام
روز شما بخیر
مهمان دفتر شعر شما بودم
شیوا روان و با نشاط سروده اید
قلبا ارزوی توفیق روز افزون برایتان دارم
مانا باشید
Ali Abram 16 آبان 1402 02:32
کاش خرمالو
میوه ای در
پارکی بود
سبز در
راهی بود
چیده به
دستانی بود
سپاس از همراهی تان استاد