در سفر دیدم قوی زیبای به آب راهی
از بلبلان بشنو آن نغمه خوش صدای
به ظاهر سفر از تنم میبرد خستگی را
نفس تازه کردن رساندن به جانم هوای
در سفر دیده مشتاق باشد به آنچه ندیده
از آن تجربه مشو غافل که ماند به یادی
گفتم این قوی زیبا کی آواز خوش برآرد
همرهان با لبخند و سکوت کردن نگاهی
ز یاران یکی گفت نقل دل باشد در میان
چو دلبر ناز کند از دل آید صدای ز وفای
گرمحبت خواهی زآنکه دلت دربند است
صبری فراوان با دلی استوار پیشه نمای
آه از آن انتظار که چه سخت گذشت ایام
خوشا آن لحظه ای که دلبر رسد به یاری
چه زیبا می خوانی قوی زیبا از دل و جان
بنازم آن نغمه را تا به جانان خوش رسانی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 14 فروردین 1402 15:57
درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید
فرهاد احمدیان 14 فروردین 1402 16:04
سلام و عرض درود خدمت جناب عاجلو تشکر فراوان از لطفتون مهرتان بی پایان
فرهاد احمدیان 14 فروردین 1402 16:18
با عرض سلام خدمت همه عزیزان در بیت 4 شعر مصراع 2 ( همرهان با لبخند و سکوت کردند نگاهی )که صحیح میباشد ولی به اشتباه کلمه (کردن نگاهی )تایپ شده بنده عذرخواهی میکنم با تشکر
فرهاد احمدیان 16 فروردین 1402 11:13
با عرض سلام و درود خدمت جناب شریفی تشکر فراوان از نظرتون به امید خدا در اشعار بعدی نظر شما ترتیب اثر داده خواهد شد عزیز دل