سخت میخندم در این تاریک ایام شباب
غم ز یاد من نخواهد رفت حتی با شراب
نیست ردی از خوشی یکدم شباب عمر را
من ندیدم در خلالش هیچ غیر از اضطراب
وعدهام دادند با رویا به شادی میرسی
رفتم و دیدم که رویا نیست چیزی جز سراب
دائما پیریم بعد از روزهای کودکی
این شباب عمر تنها بوده یک رویا و خواب
غرق اقیانوس حسرتهاست دائم زندگیم
نیست همراهی که او گیرد غریقم را ز اب
طی شد عمری از من و در عنفوانش دیدهام
کاین شباب افسانهای زیباست تنها در کتاب
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 20 فروردین 1403 08:47
.مانا باشید و شاعر
محمود فتحی 22 فروردین 1403 06:36
سلام درود مواید باشید