آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

طلعت بیکران

ارسال شده در تاریخ : 12 اردیبهشت 1403 | شماره ثبت : H9429168

آبشار ِ گیسوانِ وحشی ات
چون طلا رنگی چه زرین داشتند
در دلِ دلدادگانت مویِ تو
غنچه های عشق و خون می کاشتند
تارَکَت چون جاده ی دل دادن است
گشته قربان گاهِ جانِ عاشقان
تو از این عاشق کُشی سودی بَری؟
می بَری بَس منفعت چون کاسبان
موجِ موهایت به رویت می خورد
همچو امواجی که بر ساحل خورند
رشته های زلفِ پُر تَب تابِ تو
از دُر و از لوءلوء لالا پُرند
سرخی لبهای رُژ آلوده ات
از فلق ها و شفق ها بهتر است
رنگ آن خون کدامین عاشق است
سرخی اش از رنگِ هر خونی سَر است
اَبروانَت همچو اَبرِ بارشند
بَر فَرازِ چهره ات دل می بَرَند
یا نه شاید خنجری بُرّنده اند
که دل و روح و تنم را می دَرَند
وَه چه زیبا گوهر این چشمان تو
شاید این چشمان تو ماه و خور است
هر دو پلکت پَس خسوفَست و کسوف
ماه و خورشید دو چشمانت دُر است
لاله ی گوشِ تو چون آلاله هاست
در کنار ساحلت گُل کاشتی؟
باغبانیِ گلانت را که کرد؟
رفتی و ما را تو هیچ اِنگاشتی
موجِ مژگانت چه زیبا می نمود
همچو خنجر می رود در قلب و تن
باید اینک خورد افسوس و دریغ
حیف بر این قلب نیک اندیش من

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 27 نفر 39 بار خواندند
امیر عاجلو (16 /02/ 1403)   | abolfazl zaarei (17 /02/ 1403)   | شهناز عیدی وندی (18 /02/ 1403)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (16 /02/ 1403)  شهناز عیدی وندی (18 /02/ 1403)  
تعداد آرا :2


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا