غم مخور .
ای دل این دنیانمی ارزد به کاهی غم مخور
روزگاری می رسد پایان سیاهی غم مخور
آرزوهایی که با سر می دویدی در پی اش
عاقبت دیدی ندارد جز تباهی غم مخور
نور ایمان می گشاید بر بصیرت دیده را ؟
تا نلرزی از نگاهی ؛ با نگاهی غم مخور
کار این دنیا فریب است عاشقان می کشند
نوبتت سر می رسد خواهی نخواهی غم مخور
در طواف عشق خود عاشق ترین پروانه باش
گرچه میسوزی ولیکن ؛ دادخواهی غم مخور
شوق بلبل مخمل دامان گل بوئیدن است
مستی شبنم نمی زاید گناهی ؛. غم مخور
عطر شادی حاصل گلهای باران خورده است
گاهگاهی می وزد بر این نواهی غم مخور
درمسیر حق اگر قصد شناداری (سلیم) ؟
مطمئنأ در قیامت پادشاهی غم مخور
فاسم پیرنظر(سلیم)
۲۷/۱۰/۴۰۲
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 04 بهمن 1402 11:26
درود بر شما