خرابه گردم کرد .
راحت از من گذشت طردم کرد
انتظارش خرابه گردم کرد
دوری اش بیصدا ترم کرده
سهمم از عشق تو فقط یک درد
دردکان شرارت پاییز
کرده ام لانه مثل برگی زرد
درمیان غریبه ها مدهوش
بر زبانم نشان از او دم سرد
مالک است آسمان قلبم را
او که پیغام عاشقی آورد
می زنم پرسه تا ته دنیا
هر دیاری که از تو باشد رد
من زمستان ؛ همه بهارم تو
بی حضورت همه وجودم سرد
پیرنظر(سلیم)
زمستان ... ۰۲
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 13 بهمن 1402 19:03
.مانا باشید و شاعر
محمود فتحی 16 بهمن 1402 10:02
سلام شاعر گرامی موایدباشید