منم ستارخان سردار آبادی
که پشتم نیست جز دیوار آبادی
شکوهم از قلم افتاده و هستم
به چشم مردمان سربار آبادی
سر مشروطه خواهم میرود بر دار
به دست ظلم و استکبار آبادی
مرا بیگانه ای هرگز نخواهد کشت
که من را میکشد پیکار آبادی
به تنگ آمد دلم از نارفیقانی
که خوش گفتند از رفتار آبادی
کمر بستند بر نابودیم با عشق
به سمتم میرسد آزار آبادی
برایم ، خانه ات آباد ، جایی نیست
به جز ویرانه و آوار آبادی
نمی افتد به زیر پای من هرگز
در این آشفتگی هنجار آبادی
ولی این را یقین دارم که می افتد
به من یک روز ، آخر ، کار آبادی
#سجاد_صادقی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 6
امیر عاجلو 11 تیر 1399 15:05
درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید
محمد رضا درویش زاده 11 تیر 1399 15:11
بسیار زیبا درود بر شما شاعر گرانقدر
منصور آفرید 11 تیر 1399 17:02
درود بر شما را بسیار زیبا
علی معصومی 12 تیر 1399 07:01
درود بر شما
ارجمند
و خجسته باد میلاد امام هشتم ع
◇◇◇◇
ولی اله بایبوردی 12 تیر 1399 08:55
سلام و درود
دستمریزاد
دکتر کیوان محب خسروی 13 تیر 1399 21:20
کار زیبایی از شما خواندم