دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

تقدیر عشق

ارسال شده در تاریخ : 23 فروردین 1396 | شماره ثبت : H944935



تا که فکرم به تو عشق تو درگیرشده است

سرنوشتم همه بازیچه ی تقدیر شده است



رفت ضحاک دلم سوی دماوند رُخت

خبر آمد که به گیسوی تو زنجیر شده است



آمدم تا که نصیحت کنمش لیک نشد

غار غربت زده می گفت دگر دیر شده است



منم آن عاشق رندی که رکب خورده زعشق

نوجوانی که به تاتاری غم پیر شده است



یا همان شیخ که با دیدن ترسا صنمی

دین زکف داده و بی حرمت و تدبیر شده است



عشق اگر فصل وصال من و تو نیست چرا

چشمم از دیدن غیر رُخ تو سیر شده است



هق هق گریه و لرزیدن تن نیست عجب

مُصحف درد و جدایی ست که تفسیرشده است



کاش یک روز کسی جار زند سنگ جفا

بی خیال رُخ آیینه و تصویر شده است



آه و افسوس از آن روز امیدی که هنوز

زافق سر نزده یکسره شبگیر شده است



عشق شیرینی خوابی ست به هنگام سحر

که به جاماندن از قافله تعبیر شده است



شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 314 نفر 436 بار خواندند
محمد جوکار (23 /01/ 1396)   | حسین حاجی آقا (24 /01/ 1396)   | مرتضی برخورداری (24 /01/ 1396)   | ابوالحسن انصاری (الف. رها) (25 /01/ 1396)   |

رای برای این شعر
محمد جوکار (24 /01/ 1396)  
تعداد آرا :1


نظر 5

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا